دینا / عقود و قراردادها / بیع / بیع یعنی چه

بیع یعنی چه

ارتباط با ما

درصورتی که برای مشاوره در تمامی زمینه های ذکر شده در سایت، به دانش چندین ساله ما در این زمینه نیاز داشتید می توانید با شماره تلفن 9099075303 ( تماس با تلفن ثابت از سراسر کشور و به ازای هر دقیقه 180000 ریال ) در ارتباط باشید. سایت مشاوره دینا یک مرکز خصوصی و غیرانتفاعی است و به هیچ ارگان دولتی و خصوصی دیگر اعم از قوه قضاییه ، کانون وکلا ، کانون کارشناسان رسمی دادگستری و .... هیچگونه وابستگی ندارد.
جهت ارئه انتقادات، پیشنهادات و شکایات با شماره تلفن 54787900-021 تماس حاصل فرمایید.

logo-samandehi

تمامی حقوق این سایت متعلق به دینا می باشد ©

تماس از کل کشور : ۳ ۰ ۳ ۵ ۷ ۰ ۹ ۹ ۰ ۹
همه روزه حتی ایام تعطیل از :  ۸ صبح   الی ۱  شب

عقد بیع از عقود معین، در قانون مدنی است که به معنای خرید و فروش می باشد. در قانون مدنی، بیع، تملیک عین به عوض معلوم، تعریف شده است. این قرارداد، با ایجاب و قبول فروشنده و مشتری منعقد می شود که به مجرد وقوع آن، مشتری، مالک مبیع و فروشنده، مالک ثمن می گردد. عقد بیع، از عقود معین و لازم در قانون مدنی است.

 

عقد بیع، از اقسام عقود لازم و معین در قانون مدنی می باشد. بیع در لغت، به معنای خرید و فروش است و در قانون مدنی، با عنوان انتقال مالکیت عین به دیگری در مقابل دریافت عوض معلوم، تعریف شده است. تقریبا، تمامی اشخاص، با این عقد در معاملات روزانه خود سر و کار دارند.

عقد بیع، مانند هر عقد دیگری به مجرد انعقاد آثار و شرایطی را برای طرفین قرارداد ایجاد می کند. طرفین قرارداد، برای انعقاد یک عقد بیع صحیح، باید به این شرایط ، از جمله الزام طرفین به ثبت سند بیع عین اموال غیر منقول، آگاهی داشته باشند. همچنین، انعقاد عقد بیع، آثار مهمی مانند انتقال مالکیت عین به مشتری و انتقال مالکیت ثمن به فروشنده را نیز برای طرفین به دنبال دارد.

با توجه به اهمیت عقد بیع در معاملات روزمره اشخاص، در این مقاله، قصد داریم، تا در ابتدا، به این سوال پاسخ دهیم که بیع یعنی چه؟ سپس در ادامه، آثار و شرایط عقد بیع را با توجه به قانون مدنی، بررسی نماییم. اگر در خصوص عقد بیع، سوالاتی دارید، در این مقاله با ما همراه باشید.

بیع یعنی چه؟

در پاسخ به این سوال که بیع یعنی چه؟ باید گفت، بیع در لغت، به معنای خرید و فروش است و در اصلاح حقوقی، بر اساس تعریفی که در ماده 338 قانون مدنی، ارائه شده است، بیع به معنای "تملیک عین به عوض معلوم" می باشد. یعنی، فروشنده، در قبال دریافت مبلغی، حق مالکیت خود بر عین را به دیگری انتقال می دهد و بعد از آن، مبیع به تصرف و قبض مشتری داده می شود. در عقد بیع، عوض، می تواند ثمن ( پول) یا عین باشد. زیرا در ماده 339 قانون مدنی، به این موضوع اشاره شده است که عقد بیع می تواند به شکل داد و ستد منعقد شود.

عقد بیع، در انواع مختلف آن، مانند بیع شرط،  دارای 4 رکن اساسی مبیع، ثمن، بایع و مشتری می باشد. مبیع به مال مورد معامله گفته می شود، که باید مالیت داشته و قابل معامله باشد. ثمن بهایی است، که در مقابل مبیع پرداخته می شود و می تواند پول و یا یک مال دیگر باشد، که به عنوان  ثمن معامله قرار می گیرد. بایع به عنوان فروشنده که پیشنهاد فروش و ایجاب توسط او صورت می گیرد و مشتری، به عنوان خریدار که پیشنهاد فروش را قبول می کند.

عقد بیع، از جمله بیع مشروط​، به ایجاب و قبول منعقد می شود و در این ایجاب و قبول، الفاظ و عباراتی که به کار برده می شوند، باید صریح در معنای بیع باشند. با وقوع عقد بیع، مشتری مالک مبیع و فروشنده، مالک ثمن می گردد. موضوع عقد بیع، می تواند یک مال کلی باشد، یعنی مبیع، بر مصادیق زیادی دلالت کند؛ مانند صد کیلو آرد، که در این صورت، به موجب ماده 351 قانون مدنی، "در صورتی که مبیع، کلی (یعنی صادق بر افراد عدیده باشد) ، بیع وقتی صحیح است، که مقدار و جنس و وصف مبیع ذکر شود."

شرایط بیع چیست

قرارداد بیع، نظیر قرارداد بیع کالی به کالی و سایر انواع بیع، مانند هر عقد دیگری، برای صحت، نیازمند وجود شرایط صحت معامله بوده که در ماده 190 قانون مدنی، به آنها اشاره شده است. بر اساس این ماده، طرفین باید با قصد و رضا معامله را انجام دهند و بر اساس ماده 346 قانون مدنی، "عقد بیع، باید مقرون به رضای طرفین باشد و عقد مکره، نافذ نیست." یعنی اگر بیع تحت اکراه منعقد گردد، لازم است تا معامله برای صحت، تنفیذ گردد.

در خصوص اهلیت در عقد بیع، در ماده 345 اینگونه مقرر شده است، که هر یک از بایع و مشتری باید علاوه بر اهلیت قانونی برای معامله، اهلیت برای تصرف در مبیع یا ثمن را نیز داشته باشد. علاوه بر این موارد، وجود موضوع معین در معامله الزامی می باشد. منظور از این جمله آن است، که هر دو طرف قرارداد بدانند، که بر روی چه چیزی معامله می کنند، یعنی بر مقدار، جنس و وصف مبیع آگاهی داشته باشند.

همچنین، عقد بیع، بر اساس شرایط صحت معامله،  باید دارای جهتی مشروع باشد، یعنی هدف معامله نباید انجام کارهای خلاف شرع یا قانون باشد. مثلا خرید و فروش مشروبات الکلی نامشروع است. اما عقد بیع، علاوه بر شرایط عمومی صحت قراردادها، دارای یک سری شرایط اختصاصی نیز بوده که عبارتند از:

شرط اول: به موجب ماده 339 قانون مدنی، عقد بیع، به موجب ایجاب و قبول واقع می شود. ایجاب به معنای پیشنهاد بایع برای فروش و قبول به معنای پذیرش پشنهاد می باشد.

شرط دوم: به موجب ماده 342 قانون مدنی، "مقدار و جنس و وصف مبیع، باید معلوم باشد و تعیین مقدار آن به وزن یا کیل یا عدد یا ذرع یا مساحت یا مشاهده، تابع عرف بلد است." بنابراین، تعیین مقدار، جنس و وصف، در عقد بیع، لازم است و باید معلوم باشد تا عقد به صحت منعقد شود، برای نمونه، فروش یک کیلو سیب قرمز بر اساس این تعریف، صحیح است.

شرط سوم: بر اساس ماده 348 قانون مدنی، "بیع چیزی که خرید و فروش آن قانونا ممنوع است و یا چیزي که مالیت و یا منفعت عقلایی ندارد یا چیزی که بایع، قدرت بر تسلیم آن ندارد، باطل است، مگر این که مشتری، خود قادر بر تسلیم باشد." منظور از منفعت عقلایی، یعنی بر اساس نظر عقلای جامعه، دارای ارزش مادی است، اگر عین منفعت عقلایی نداشته باشد، مانند یک دانه برنج، معامله آن، بیع محسوب نمی شود و در صورت وقوع، این معامله، باطل است.

شرط چهارم: در عقد بیع که موضوع آن، عین معین بوده، مال موضوع قرارداد، باید در لحظه وقوع عقد بیع، وجود داشته باشد. بر اساس ماده 361 قانون مدنی، اگر بعد از بیع معلوم شود، عین معین در زمان انعقاد عقد وجود نداشته است، بیع باطل است.

شرط پنجم: وقوع عقد بیع، اصولا، مستلزم ثبت معامله نمی باشد. اما در خصوص بیع عین اموال غیر منقول، ماده 47 قانون ثبت اسناد و املاک، ثبت اسناد مربوط به معامله عین غیرمنقول را الزامی اعلام کرده است.

 

آثار بیع چیست

همان طور که در بخش های قبل توضیح دادیم، بیع به معنای خرید و فروش می باشد و قانون گذار، انواع بیع را تعیین کرده است. آثار این عقد به طور اختصاصی، در بحث چهارم از فصل بیع در قانون مدنی، بیان شده است. معمولا تمام افراد جامعه با این قرارداد در زندگی روزمره سر و کار دارند. به موجب ماده 362 قانون مدنی، آثار بیعی که به طور صحیح، واقع شده باشد از قرار ذیل است :

"به مجرد وقوع بیع، مشتری، مالک مبیع و بایع، مالک ثمن می شود." بعد از ایجاب و قبول و انعقاد عقد بیع، فروشنده، حق مالکیت خود را مشتری انتقال داده و مالک ثمن او می شود.

"عقد بیع، بایع را ضامن درک مبیع و مشتری را ضامن درک ثمن قرار می دهد." ضامن درک مبیع، یعنی بایع ضامن خسارات وارده به مشتری از جانب مبیع می باشد و اگر مبیع مستحق للغیر بوده باشد، بایع در این وضعیت ضامن خسارت وارد شده به مشتری است و در خصوص ثمن هم همین احکام وجود دارد.

"عقد بیع، بایع را به تسلیم مبیع ملزم می نماید." در خصوص تسلیم عین، ماده 367 قانون مدنی، تعیین تکلیف کرده است، به موجب این ماده، تسلیم عبارت است از دادن مبیع به تصرف مشتری، به نحوی که متمکن از انحا تصرفات و انتفاعات باشد و قبض، عبارت است از استیلای مشتری بر مبیع."

"عقد بیع، مشتری را به تادیه ثمن ملزم می کند."در ارتباط با تادیه ثمن، در ماده 394 قانون مدنی، اینگونه مقرر شده است، که "مشتری باید ثمن را در موعد و در محل و بر طبق شرایطی که در عقد بیع، مقرر شده است تأدیه نماید."

باید به این نکته اشاره شود، که عقد بیع از عقود لازم می باشد. سه خیار مجلس، حیوان، تاخیر تادیه ثمن، مختص بیع هستند. در خیار مجلس، طرفین قرارداد اگر همچنان در مجلس وقوع عقد، حضور داشته باشند و خارج نشده باشند، می توانند، معامله صورت گرفته را فسخ گنند.

در خیار حیوان، اگر مبیع حیوان باشد، مشتری تا سه روز، می تواند عقد را فسخ کند. همچنین به موجب ماده 395 قانون مدنی، اگر مشتری ثمن را در موعد مقرر تادیه نکند، بایع حق خواهد داشت که بر طبق مقررات راجعه به خیار تاخیر ثمن، معامله را فسخ یا از حاکم اجبار مشتری را به تادیه ثمن بخواهد." لازم به ذکر است که ، خیار حیوان مختص مشتری بوده و خیار تاخیر در تادیه ثمن، اختصاص به بایع دارد.

 

برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد بیع در کانال تلگرام حقوق قراردادها و عقود عضو شوید. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی دینا نیز آماده اند تا با ارائه خدمات مشاوره حقوقی تلفنی دینا به سوالات شما عزیزان پیرامون بیع پاسخ دهند .