حکم قطعی در آیین دادرسی به حکمی گفته می شود که اعتراض تجدیدنظر خواهی نسبت به آن قابل طرح نبوده و این رای قابل اجرا می باشد. در شرایط خاصی که از سوی قانون آیین دادرسی مدنی تعیین گردیده ، امکان اعتراض به احکام قطعی دادگاه وجود داشته و نحوه تجدید نظر در رای قطعی دادگاه از طریق یکی از این روش ها امکان پذیر می باشد: واخواهی، اعتراض شخص ثالث ، فرجام خواهی و اعاده دادرسی.
برای مشاوره اعتراض به احکام قطعی دادگاه
برای مشاوره اعتراض به احکام قطعی دادگاه
هنگامی که دعوایی در سیستم قضایی مطرح می شود، به طور معمول، مراحل متعددی را پشت سر گذاشته که در آخرین مرحله، منجر به صدور رای می گردد. رایی که به این ترتیب صادر می شود، از جنبه های گوناگون قابل تقسیم بندی بوده که برخی از آن ها عبارتند از : رای حضوری و غیابی و رای مالی و غیر مالی.
احکام صادر شده در دادگاه ها از یک نظر به احکام قطعی و احکام غیر قطعی تقسیم می شوند. منظور از احکام غیر قطعی دادگاه ، احکامی است که هنوز از روش های عادی اعتراض یعنی واخواهی و تجدید نظر خواهی، قابل اعتراض بوده و بنابراین، اجرای آن امکان پذیر نمی باشد. در مقابل احکام قطعی ، احکامی است که دیگر امکان واخواهی و تجدیدنظر خواهی از آن وجود نداشته و ذی نفع این رای می تواند برای اجرای آن اقدام نماید.
اما گاهی پیش می آید که رای قطعی صادر شده و دیگر تجدیدنظرخواهی از آن در دادگاه تجدیدنظر امکان پذیر نمی باشد، دراین صورت این سوال مطرح می ود که آیا کسی از صدور چنین رایی متضرر شده، حق دارد که به آن اعتراض زده و نقض آن حکم را درخواست نماید یا خیر؟ با توجه به اهمیت این مساله، در این مقاله به توضیح روش های اعتراض به احکام قطعی دادگاه پرداخته، نحوه تجدید نظر در رای و اعتراض به احکام قطعی دادگاه از طریق واخواهی ، اعتراض ثالث، فرجام خواهی و اعاده دادرسی را بررسی می کنیم.
رای قطعی در آیین دادرسی به رایی گفته می شود که اعتراض واخواهی و تجدیدنظر خواهی نسبت به آن قابل طرح نبوده و این رای قابل اجرا می باشد. این رای ممکن است از دادگاه بدوی صادر شده و از ابتدا جزء آراء قطعی باشد. همچنین این رای ممکن است از دادگاه بدوی صادر شده اما به دلیل اینکه در مهلت مقرر نسبت به آن واخواهی و تجدیدنظر خواهی نشده ، قطعی شده باشد. همچنین تمام آرایی که از دادگاه تجدیدنظر صادر می شود، رای قطعی می باشند.
از آنجا که بیشتر آرا دادگاه بدوی قابل تجدیدنظر می باشد، مساله خاصی در رابطه با اعتراض به رای دادگاه بدوی وجود ندارد، اما با توجه به اینکه رای صادره از دادگاه تجدیدنظر قطعی بوده و از قابلیت اجرایی برخوردار است و با در نظر گرفتن این نکته که نسبت به این رای دیگر نمی توان تجدیدنظرخواهی نمود، این سوال مطرح می شود که آیا به حکم قطعی دادگاه تجدید نظر می توان اعتراض کرد؟
پاسخ به این سوال مثبت می باشد. با این توضیح که در شرایط خاصی که از سوی قانون آیین دادرسی مدنی تعیین گردیده ، می توان به رای قطعی دادگاه تجدیدنظر اعتراض نمود که این راه ها عبارتند از: واخواهی، اعتراض شخص ثالث ، فرجام خواهی و اعاده دادرسی که در ادامه مقاله به توضیح آن ها می پردازیم.
باید توجه نمود که راه های اعتراض به رای قطعی دادگاه تجدیدنظر محدود بوده و این اعتراض تنها درموارد استثنایی که در قانون پیش بنی شده، امکان پذیر می باشد.
هنگامی که حکم قطعی از دادگاه تجدیدنظر صادر می شود، اصولا این حکم دیگر قابل اعتراض نخواهد بود. با این وجود از آنجا که این احتمال وجود دارد که حکمی حتی پس از عبور پرونده از دو مرحله بدوی و تجدیدنظر هنوز از نظر قانونی یا شرعی دارای اشکال باشد، قانون گذار راه هایی را پیش بینی نموده که از طریق آن بتوان به حکم قطعی اعتراض نمود. روش های اعتراض به احکام قطعی دادگاه عبارتند از :
۱واخواهی خوانده غایب نسبت به حکم غیابی
در موارد نادری که رای دادگاه بدوی غیابی بوده و خواهان به موجب آن محکوم گشته و این خواهان اقدام به تجدیدنظر خواهی نموده و باز هم خوانده در مراحله تجدیدنظر حاضر نشده، چنانچه رای دادگاه تجدیدنظر علیه خوانده باشد، وی حق واخواهی از رای دادگاه تجدیدنظر را خواهد داشت.
۲اعتراض شخص ثالث
شخص ثالث که خواهان و خوانده پرونده نبوده، مطابق قانون حق اعتراض به کلیه آرا من جمله حکم قطعی را دارد.
۳فرجام خواهی
مطابق ماده 368 قانون آیین دادرسی مدنی احکام قطعی دادگاه های تجدیدنظر در برخی از دعاوی مانند اصل نکاح ، طلاق و حجر قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور می باشد.
۴اعاده دادرسی
به موجب ماده 426 قانون آیین دادرسی مدنی، اعاده دادرسی روشی است که در شرایطی خاص مانند اینکه حکم دو دادگاه در یک موضوع متضاد بوده یا اینکه حکم به بیشتر از خواسته صادر شده، می تواند به عنوان یک روش اعتراض به احکام قطعی دادگاه، مورد استفاده قرار گیرد
هر چند پیش از این گفتیم که رای قطعی به رایی گفته می شود که اعتراض واخواهی و تجدیدنظر خواهی نسبت به آن قابل طرح نبوده و این رای قابل اجرا می باشد؛ با این وجود باید به این نکته توجه نمود که در موارد نادری گاه حکمی از دادگاه تجدیدنظر صادر می شود که قابل اجرا بوده، با این وجود چون این حکم نسبت به خوانده دعوا غیابی بوده، خوانده می تواند در مهلت واخواهی از طریق واخواهی به آن اعتراض نماید.
با این توضیح که گاهی پیش می آید که خواهان اقدام به طرح دعوا علیه خوانده نموده و خوانده در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نمی شود. با این وجود، رای دادگاه بدوی به ضرر خواهان صادر شده و وی نسبت به این رای تجدیدنظر خواهی می کند. در مرحله تجدیدنظر باز هم خوانده در دادرسی صادر نشده، ولی این مرتبه در دادگاه تجدیدنظر رای به نفع خواهان صادر می شود و با دادن ضامن از ناحیه خواهان ، قابل اجرا نیز می باشد. حال اگر در چنین وضعیتی خوانده از حکم دادگاه مطلع شود، می تواند نسبت به آن تجدیدنظر خواهی نماید.
مطابق ماده 364 قانون آیین دادرسی مدنی:« در مواردی که رای دادگاه تجدید نظر مبنی بر محکومیت خوانده باشد و خوانده یا وکیل او در هیچ یک از مراحل دادرسی حاضر نبوده و لایحه دفاعیه و یا اعتراضیه ای هم نداده باشند رای دادگاه تجدید نظر ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ واقعی به محکوم علیه یا وکیل او قابل اعتراض و رسیدگی در همان دادگاه تجدید نظر می باشد، رای صادره قطعی است. » به این ترتیب هر چند در مورد گفته شده، حکم قطعی دادگاه تجدیدنظر از قابلیت اجرایی برخوردار بوده ، اما خوانده غایب حق اعتراض به آن را از طریق واخواهی خواهد داشت.
یکی دیگر از روش های اعتراض به احکام قطعی دادگاه از طریق اعتراض شخص ثالث می باشد. منظور از شخص ثالث در یک دعوای حقوقی ، شخصی است که نه به عنوان خواهان نه به عنوان خوانده ، نه تحت عنوان ورود ثالث اصلی و تبعی به آن دعوا وارد نشده و هیچ یک از طرفین دعوا نیز دعوای جلب ثالث را نسبت به او مطرح نکرده و او را از طریق جلب ثالث به پرونده وارد نکرده اند.
به موجب ماده 418 قانون آیین دادرسی مدنی : « شخص ثالث حق دارد به هر گونه رای صادره از دادگاههای عمومی، انقلاب و تجدیدنظر اعتراض نماید و نسبت به حکم داور نیز کسانی که خود یا نماینده آنان در تعیین داور شرکت نداشته اند می توانند به عنوان شخص ثالث اعتراض کنند. »
بنابراین همانطور که ملاحظه می کنید ، شخص ثالث حق دارد به هر گونه رایی که علیه وی صادر شده و به حقوق او لطمه وارد کرده اعتراض نماید. یکی از آرایی که ممکن است علیه شخص ثالث صادر شده و حقوق او را تضییع نماید، احکام قطعی دادگاه است. بنابراین اعتراض به احکام قطعی دادگاه توسط شخص ثالث همواره امکان پذیر می باشد.
برابر ماده 424 قانون ایین دادرسی مدنی: « اعتراض ثالث موجب تاخیر اجرای حکم قطعی نمی باشد. در مواردی که جبران ضرر و زیان ناشی از اجرای حکم ممکن نباشد دادگاه رسیدگی کننده به اعتراض ثالث به درخواست معترض ثالث پس از اخذ تامین مناسب قرار تاخیر اجرای حکم را برای مدت معین صادر می کند. »
مطابق ماده 368 قانون آیین دادرسی مدنی، اعتراض به احکام قطعی دادگاه از طریق فرجام خواهی امکان پذیر می باشد. البته کلیه احکام قطعی دادگاه تجدیدنظر قابل فرجام خواهی نبوده و تنها احکام قطعی صادر شده در برخی از دعاوی قابل فرجام خواهی در مهلت فرجام خواهی تعیین شده در قانون بوده که این دعاوی عبارتند از :
۱دعوای اصل نکاح
دقت شود که مطابق بند 1 ماده 368 قانون آیین دادرسی مدنی، اعتراض به احکام قطعی دادگاه از طریق فرجام خواهی تنها در دعوای اصل نکاح امکان پذیر بوده و در سایر دعاوی مربوط به نکاح امکان پذیر نمی باشد. منظور از دعوای اصل نکاح، دعوایی بوده که در آن، دو طرف در مورد وقوع یا عدم وقوع نکاح اختلاف دارند، به نحوی که یک طرف ، مدعی است که عقد نکاح واقع شده و طرف دیگر، منکر وقوع عقد نکاح و وجود رابطه زوجیت میان طرفین می باشد.
۲دعوای فسخ نکاح
مطابق ماده 1120 قانون مدنی، یکی از راه های پایان دادن به عقد نکاح، فسخ نکاح بوده که در موارد تعیین شده در قانون همچون جنون، عنن و زمین گیری امکان پذیر می باشد.
۳دعاوی طلاق
بر خلاف نکاح که تنها حکم قطعی دعوای مربوط به ( اصل نکاح) قابل فرجام خواهی بوده، حکم قطعی صادره در کلیه دعاوی طلاق اعم از طلاق توافقی، طلاق به درخواست زن و طلاق به درخواست مرد قابل فرجام خواهی می باشند.
۴دعوای نسب
منظور از دعوای نسب یا دعوای اثبات و نفی نسب، دعوایی است که در آن، دو طرف در مورد نسب یک فرد و الحاق او به فرد دیگری دارای اختلاف می باشند. به عبارت دیگر، در این دعوا این مساله که آیا یک نفر، فرزند شخص دیگری می باشد یا خیر، محل اختلاف می باشد.
۵دعوای حجر
حجر بر سه نوع می باشد: صغر ( عدم بلوغ ) ، سفاهت و جنون. حکم قطعی صادره در کلیه دعاوی مربوط به اقسام سه گانه حجر، قابل فرجام خواهی می باشند.
۶دعوای وقف
وقف در ماده 55 قانون مدنی ، اینگونه تعریف شده است: (... اینکه عین مال ، حبس و منافع آن تسبیل شود ). منظور از این ماده آن است که یکی نفر با انعقاد عقد وقف، مالی را از مالکیت خود خارج کرده به نحوی که قابل انتقال به هیچ انسان دیگری نیز نبوده و در عین حال منافع آن به افراد خاصی یا گروهی از افراد تملیک می شود.
به طور کلی ، روش های اعتراض به رای به دو گروه کلی تقسیم تقسیم می شوند: روش های عادی شکایت که شامل واخواهی و تجدیدنظرخواهی بوده و طرق فوق العاده شکایت از آرای دادگاه ها که عبارتند از: فرجام خواهی، اعتراض ثالث و اعاده دادرسی.
اعاده دادرسی حقوقی یکی از ترتیباتی بوده که در قانون برای اعتراض به احکام قطعی دادگاه پیش بینی شده است. ماده 426 قانون آیین دادرسی مدنی در این رابطه مقرر داشته: « نسبت به احکامی که قطعیت یافته ممکن است به جهات ذیل درخواست اعاده دادرسی شود... »
از آنجا که اعاده از طرق فوق العاده شکایت از آرای دادگاه ها بوده ، صرفا در موارد تعیین شده در قانون امکان مطرح کردن این طریق اعتراضی وجود دارد. این موارد در ادامه متن ماده 426 قانون آیین دادرسی مدنی ذکر گردیده که عبارتند از:
۱حکم در مورد موضوعی صادر شده که آن موضوع، مورد درخواست خواهان نبوده است.
۲خواهان، خواسته ای را در دادخواست مطرح کرده و دادگاه به بیشتراز آن خواسته رای صادر کرده است.
۳در مفاد یک حکم، تضاد وجود داشته باشد.
۴حکم صادر شده با یک حکم دیگر که در همان دعوا و میان طرفین دعوا صادر شده در تعارض بوده و دلیل قانونی نیز برای این تعارض وجود نداشته باشد.
۵یک طرف دعوا برای پیروزی در دعوا از حیله و تقلب استفاده کرده که در حکم قطعی دادگاه تاثیر داشته است.
۶حکم قطعی دادگاه با استناد به اسنادی صادر شده ولی پس از صدور حکم، معلوم شده که آن اسناد جعلی بوده است.
روش های اعتراض به رای دادگاه اعم از این که این رای قطعی شده یا هنوز قطعی نباشد، دارای تنوع زیادی در قانون می باشد. پیشنهاد می شود برای اطلاع از این روش ها مقاله زیر را مطالعه نمایید:
برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص اعتراض به احکام قطعی دادگاه ، به کانال تلگرام آیین دادرسی و ادله اثبات دعوا مراجعه نمایید . کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی دینا نیز آماده اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی دینا به سوالات شما عزیزان پیرامون اعتراض به احکام قطعی دادگاه پاسخ دهند .
برای مشاوره اعتراض به احکام قطعی دادگاه
برای مشاوره اعتراض به احکام قطعی دادگاه
عناوین اصلی این مقاله
مقالات مرتبط
ارتباط با ما
درصورتی که برای مشاوره در تمامی زمینه های ذکر شده در سایت، به دانش چندین ساله ما در این زمینه نیاز داشتید می توانید با شماره تلفن 9099075303 ( تماس با تلفن ثابت از سراسر کشور و به ازای هر دقیقه 180000 ریال ) در ارتباط باشید.
سایت مشاوره دینا یک مرکز خصوصی و غیرانتفاعی است و به هیچ ارگان دولتی و خصوصی دیگر اعم از قوه قضاییه ، کانون وکلا ، کانون کارشناسان رسمی دادگستری و .... هیچگونه وابستگی ندارد.
جهت ارئه انتقادات، پیشنهادات و شکایات با شماره تلفن 54787900-021 تماس حاصل فرمایید.
تمامی حقوق این سایت متعلق به دینا می باشد ©